جمعخانه مکانى است که اهل حق براى گردهمایى خود ساخته اند. و در آنجا نذر و نیاز و قربانى را بین خود تقسیم مى کنند مقدارى از غذا را در همانجا مى خورند و باقى را به خانه خود مى برند. جمعخانه نزد اهل حق مقدس است. در یکى از متون آنان به زبان کردى چنین آمده است: «جم کعبه شریف قبله یارانن، جم یعنى مسجد یارى یارانن، جم حل مشگل مطلب دارانن» یعنى جمیع کعبه شریف و قبله اهل حق است، جمع مسجد همیارى اهل حق است، جمع حل کننده مشکل نیازمندان است. (1)م
برپایى جمع در جمعخانه مقررات خاصى دارد بدین شرح: اشخاص جمع نشین باید مرد باشند اما زنان و بچه ها مى توانند در پشت جمع یا بیرون جمعخانه حاضر شوند. کمر خود را ببندند و کلاه یا دستمال بر سر بگذارند. هر کسى وارد جمع مى شود به طریق مخصوصى زمین را مى بوسد و با همه حاضرین در جمع دو دستى دست مى دهد و طرفین هنگام دست دادن دست یکدیگر را مى بوسند. جاى سید یا نایب سید باید رو به روى در باشد. خلیفه سمت چپ سید و کلام خوان سمت راست سید قرار مى گیرند و هر سه مى نشینند. اما خادم جلوى در روبه روى سید براى خدمت باید سر پا بایستد
وظیفه سید خواندن دعاى نذورات است. زیرا نذر اهل حق تا وقتى دعاى آن با آداب مخصوص خوانده نشود کسى اجازه خوردن آن نذر را ندارد. خلیفه کسى است که نذورات را در جمع بین حاضرین به طور مساوى قسمت مى کند. کلام خوان کسى است که سواد دارد و مقدارى از کتاب اهل حق را مى خواند، وظیفه خادم حفظ انتظامات داخلى و خارجى جمع، انجام هر گونه اوامر جمع، اعلام شروع و ختم جمع و سایر تشریفات; تکبیر مخصوص نذر را گفتن تا سید دعاى آن را بخواند، قسمت هاى نذر را از دست خلیفه گرفتن و بین جمع توزیع نمودن و امثال ذلک. جمع نشین از هنگام ورود تا موقع خروج حق هیچگونه مذاکره خصوصى و متفرقه ندارند. به محض اعلام انعقاد جمع تا اعلام ختم آن باید همگى دایرهوار دو زانو بنشینند و حق بلند شدن یا به طریق دیگر نشستن را ندارند. (2)م
فلسفه انعقاد جمع این است که وقتى سلطان اسحاق فرزند شیخ عیسى و خاتون دایراک که یکى از بزرگترین رهبران این فرقه مى باشد ادعاى خدایى کرد; برادرانش: قادر، خدر و سلامت با او مخالفت کردند. بنابراین سلطان اسحاق مجبور شد از قریه برزنجه ناحیه شهر زور بخش حلبچه شهرستان سلیمانیه مهاجرت کند و به ایران بیاید. اما برادران با قشونى از ایل چیچک او را تعقیب کردند. در ناحیه شندر کوه مرز ایران و عراق غارى پدیدار گشت سلطان و یارانش به درون غار رفتند و سه شبانه روز در آنجا توقف کردند. در این مدت قشون چیچک توسططوفانى تار و مار شدند و یا هلاک گردیدند. پس از شکست سپاه چیچک شخصى غذایى مرکب از نان، برنج و خروس تهیه کرد و به پیشگاه سلطان برد. سلطان نیز به یاران: بنیامین، پیر موسى و داود دستور داد غذا را به نیت نذر دعا دهند. از آن پس اهل حق هر ساله سه شب جمع بر پا مى کنند و با تهیه غذایى مشابه آن به جمعخانه مى روند و بامراسم خاص خود آن را صرف مى کنند. (3)م
این طایفه به جاى مسجد به جمع خانه مى روند و مى گویند: «جمع مسجد یارى یاران است» چه زمانى در جمع خانه براى خدا سجده مى شود و یا نماز اقامه مى گردد؟ مى گویند: «جمع حل کننده مشکل مطلب داران است». اگر منظور از مشکل و مطلب شکم سیر کردن باشد ممکن است والا اگر به معناى حل و فصل مشکلات افراد و جامعه باشد، این در مسجد ممکن است. این سخن امام خمینى (ره) است که «مسجد سنگر است سنگرها را خالى نکنید». چرا اینان سنگر مسجد را رها کرده و به جمع خانه پناه برده اند؟ مسجد خانه خداست. جمع خانه، خانه کیست؟ کسى که به خدا و قیامت ایمان دارد مسجد مى سازد (4) چه کسى جمع خانه مى سازد؟
پ1- سرودهاى دینى یارسان، ماشاء اللّه سورى، صص 117ـ113 پ2- برهان الحق، نور على الهى، صص 76ـ70 پ3- سرودهاى دینى یارسان، ماشاء اللّه سورى، ص 191 پ4-سوره توبه، آیه 18