سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی، یکی از دو [نوع] خویشاوندی است[ : خویشاوندی سببی و نَسَبی] . [امام علی علیه السلام]
اهل حق کیست
ش1ـ «اهل حق» چه کسانى اند و عقایدشان چیست؟
  • نویسنده : یار دبستانی:: 84/7/24:: 1:29 عصر
  •  

    «اهل حق» گروهى هستند که از حضرت على(علیه السلام) به عنوان خدا یاد مى کنند و این گروه را «على اللهى» هم مى خوانند

    نعمت الله جیحون آبادى یکى از رهبران «اهل حق» در کتاب شاهنامه حقیقت مى نویسد: وقتى پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى خواست به معراج برود، شیرى راه را بر حضرت مى بندد، جبرئیل به حضرت پیشنهاد مى کند: نیازى به او بده تا راه را باز کند. پیامبر انگشترى خود را به شیر مى دهد و عبور مى کند. وقتى به آسمان مى رسد و مهمان خدا مى شود، سفره اى جهت پذیرایى آماده بوده، دست خدا شبیه به دست حضرت على از پشت پرده ظاهر مى گردد و صدایى شنیده مى شود که: سهم ما را بده. حضرت سیب را نصف مى کند و نیمى از آن را به او مى دهد. پس از مراجعت، حضرت على به استقبال پیامبر مى رود و انگشترى با نصف سیب را به پیامبر مى دهد، بدین طریق پیامبر در مى یابد على خداست

    هماندم محمد بشد با بصیر شد آگاه از ذات شاه کبیر

    هماندم محمد ببردش نماز سپردى سرش را به آن بى نیاز

    محمد از آن گشت حاجت قبول که بسپرد سر را به زوج بتول

    گرفتى چنان دامن او بصدق به اوصاف او اول آمد به نطق

    بگفتا على اول و آخر است خداوند در ظاهر و باطن است

    جز حیدر نباشد به من کس خدا که دیدم همه اوست در دو سرا

    على گفت با احمد اى نیک رو نکن کشف بر کس تو سرّ مگو

    زمانى به خلوت رسول حلیم به گفتا به آن ذات پاک کریم

    گواهى دهم بر تو اى مرتضى تو هستى به من در دو عالم خدا

    امیدم چنان است روز جزااز این بنده خود بباشى رضا(1) اعلى دین یکى دیگر از بزرگان این فرقه پس از نقل داستان معراج اضافه مى کند: بعد از آن ندا آمد «اى پیامبر کتفت را برهنه کن و نشانه بگیر، پیامبر کتف مبارک را برهنه کرد دید پایى آمد بر کتف پیامبر گذاشت و آن هم پاى على است و مهر نبوت از آن است.»(2) در داستان خلقت نیز آمده است وقتى هفت تن تقاضاى همدم کردند، خدا از دُرّ بیرون آمد و خود را آشکار ساخت، بنابراین آنان مشاهده کردند که على خداست

    بنابر دعا وزیران کار برون آمد از بطن درّ کردگار

    چو شد ذات حق در جهان آشکار بیامد ابر دون خاوندگار

    على بود آن صاحب عدل و داد که خود کرد ظاهر به پیران راد داد(3)م

    عقاید این فرقه در طى سى پرسش و پاسخ بیان مى گردد. ان شاءالله

    پ1- شاهنامه حقیقت، حاج نعمت اللّه جیحون آبادى مکرى، با مقدمه دکتر محمد مکرى (تهران، 1345) صص 205ـ204

    پ2- مجموعه رسائل و اشعار اهل حق، تصحیح و. ایوانف، (بمبئى، انتشارات انجمن اسماعیلى، چاپخانه قادرى) ص 24

    پ3- شاهنامه حقیقت، جیحون آبادى، ص 49

     


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 32678
    بازدید امروز : 25
    بازدید دیروز : 13
    ............. بایگانی.............
    زمستان 1384
    پاییز 1384

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره خودم ..........
    اهل حق کیست
    یار دبستانی

    .......... لوگوی خودم ........
    اهل حق کیست
    ....... لینک دوستان .......
    هنر واندیشه
    شعر های بدون مکث

    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........